روزی که گردشگری رو انتخاب کردم توی 19 سالگی و از اون دانشگاه فنی دولتی توی اهواز انصراف دادم زیاد از آینده تصویر درستی نداشتم اما میدونستم چیزی هست که من رو به مهاجرت کردن بیشتر هول میده. واقعا نمیخواستم توی ایران بمونم تنها تصویری که داشتم توی سرم این بود که این مملکت روز به روز بدتر میشه و باید هرچه سریعتر ازش خارج شد. این تصمیم رو از 17 سالگی گرفته بودم و هرچی جلوتر میرفت زمان میفهمیدم که اشتباه نمیکنم و تا امروز که بی ارزش ترین پول دنیا و فاسد ترین نظام اداری و .... و مردمی که گله ای مهاجرت یا فرار میکنند از ایران. گردشگری من رو مدتی با فرهنگ و تاریخ درگیر کرد و این خیلی کمکم کرد توی غم اون دوران بین سالهای 88 تا 92 که میدونید دیگه چه اتفاقاتی افتاد. یادمه فارغ التحصیل شدم آخرای 91 بود زنگ زدم به یه وکیل مهاجرتی و وقتی بهم گفت با این شرایطی که داری شانس زیادی نداری کلا نا امیدیم از همه چیز بیشتر شد. باید راهی پیدا میکردم که مهاجرت منو تسهیل کنه واقعا این همه سال بالا پایین کنی اخرشم هیچی. گردشگری بسیار میتونه پر کاربرد باشه و مفید برای جایی که از گردشگری درامد های نجومی دارند مثل ترکیه یا فرانسه نه برای جایی مثل ایران. خیلی از مردم نمیخوان توی مشاغل خدماتی فعالیت داشته باشند چون خودشون رو خیلی دست بالا میگیرن و فکر میکنن به دنیا اومدن تا شاه یا ملکه بشن!! نمیدونن که سیستم هیچ حای دنیا نمیزاره شما شاه یا ملکه بشید مگر اینکه خودشون بخوان نه تو! یه چیز جالبی که از گردشگری توی ایران بگم، اکثر دانشگاه ها جز شاید یکی واقعا از لحاظ سطح علمی زیر صفر هستن حتی. مثلا اون دانشگاه گردشگری توی اصفهان که باید مثلا بهترین باشه یک استاد داره که اون خانم با زد و بند و باند بازی نمیزاره کس امت...
ما را در سایت امت دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : chefdiary بازدید : 20 تاريخ : چهارشنبه 22 آذر 1402 ساعت: 14:04